امیرعلی جونمامیرعلی جونم، تا این لحظه: 10 سال و 17 روز سن داره
باهم بودنمونباهم بودنمون، تا این لحظه: 13 سال و 21 روز سن داره
حانیه جونمحانیه جونم، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

عمارت با شکوه عشق را پسرم ساخت

نه ماهگیت هم تموم شد...

سلام به شازده پسر نازنینم سلام به مرد کوچک خونه ام... امروز من ساعت 11 امتحان داشتم و خداروشکر که از برکت وجود دوتا نی نی نازم خدا کمکم کرد و خوب دادم تقریبا دو تا امتحان هم پنجشنبه دارم ک ایشالا اوناهم خوب بشه نمره ام... و اما حال و احوالات پسرک در پایان نه ماهگی و ورود به ماه دهم زندگی پر خیر و برکتش...: این روزا حسابی بدقلق شده و بهانه گیر و اخمو... پسرکم در تدارک چند تا مروارید دیگه است... چهار تا باهم!!! که نمی دونم کدومش زودتر در میاد... شبا چندین بار از خواب بیدار میشی و گریه می کنی...غذا نیمخوری یا خیلی بد و خیلی کم می خوری... اگه هم بگم بالا چشمت ابرو سریع این شکلی میشی که آدم همینجور می مونه چی شد ما...
23 دی 1393

بی بهانه برای پسرکم

سلام عشق من.جون منی شازده پسر امیدوارم این دو هفته ای که در پیش داریم پسر خوبی باشی تا مامانی بتونه این ترم آخری درساشو خوب بخونه و دیگه همه مون راحت شیم.... از ترم بعد هم سه نفری بریم دنبال نوشتن پایان نامه علاقه بسیار زیادی به کتاب و خودکار داری در صورتی که اگه در یه خودکارو ببندم و بهت بدم شاید مدتها باهاش سرگرم باشی نویسنده مامان... و احسنت به این هوش و زکاوت که فرق کتاب داستان و کتاب مامانی رو سه سوته فهمیدی و نشد سرتو گول بمالم کتاب قصه خودتا دادم دستت یه نگاه گذرا انداختی و انداختیش غذا خوردنت خیلی بهتر شده و علاقه زیادی به غذای ما داری و با اشتهای زیادی می خوری اما من کماکان مقاومت می کنم و واسه شما جدا...
7 دی 1393
1